![Background Image](/assets/front/img/head01.webp)
جستجـــــوی کتــاب
چهل کوزهی طلایی و ...
PDF صفحات اول کتاب
نويسنده:پوروهاب ، محمود
تصويرگر:بیاتی ، شکوفه
ناشر: عروج اندیشه
سال انتشار: 1399
شابک: 9789641631477
تعداد صفحات: 12
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 5
شمارگان: 5000
ارتباط با ناشر
09153111545موضــوع کتـاب
داستانهای کوتاه
داستانهای آموزنده
داستانهای فارسی
چکــیده کتـاب
ظهر یک روز تابستان بود که خسرو انوشیروان، یکی از پادشاهان بزرگ ایران، بهروی بام قصر خود رفت تا استراحت کندو از روی بام پیرزن همسایه را دید که سعی داشت کمی آب بر صورت خود بپاشد؛ ولی کوزهاش نه دسته داشت و نه لوله و آب کوزه به این طرف و آن طرف میپاشید. اشک از چشمان انوشیروان جاری شد و با خود گفت: وای بر من که از همسایهی خود خبر ندارم! انوشیروان با وزیر خود دراینباره صحبت کرد و به او گفت که تمامی همسایههای فقیر را شناسایی و به هر یک کوزه ی طلایی بدهند تا به پیرزن هم یک کوزهی طلایی برسد. داستان بالا عنوان«چهل کوزهی طلایی» یکی از چهار قصهی مجلد حاضر است که از کتاب«هفت اورنگ» عبدالرحمن جامی(نویسنده و شاعر قرن نهم هجری) انتخاب و به همراه تصاویر رنگی برای گروه سنی«ب» و «ج» چاپ شدهاست.